- شب رو
- رونده در شب، کسی که هنگام شب به راهی برود یا سفر کند، کنایه از دزد و راهزن، کنایه از عسس
معنی شب رو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
راه رفتن در شب، شبگردی، کنایه از راهزنی یا عیاری در شب
عرق خوی - آب رخ - آب روی، اعتبار قدر جاه شرف عرض ناموس و آب روی
گلی که در شب بو میدهد و در روز بو ندارد
جای گذشتن آب، آب راه، آب راهه، راه آب، جویی که برای گذشتن آب درست می کنند
گیاهی زینتی باساقۀ بلند و گل هایی به رنگ های مختلف، شب انبوی، خیرو، خیری، هیری، زراوشان
گیاهی است از تیره صلبیان که زینتی است و به سبب دارا بودن گل های معطر و زیبا غالباً در باغچه ها کشت می شود. شب بوی، شقاری، شمشم، خمخم، خیرو، خیری نیز گفته می شود
آن که به شب راه رود یا سفر کند، اسبی که در شب تاریک نیک دود، شب بیدار، پارسا زاهد، عسس شبگرد داروغه، دزد راهزن، عیار
((~. رُ))
فرهنگ فارسی معین
کسی که در شب راه برود یا سفر کند، اسبی که در شب خوب بدود، شب زنده دار، پارسا، عسس، داروغه، راه زن، دزد، عیار